اهل بیت پیامبر
جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, :: 20:6 :: نويسنده : مریم سیفی
اهل (وجوه و نظاير) کسي که بدان مذهب پايبند است. اهلالاسلام: کساني که بدان متدين هستند. اهل البيت: ساکنان خانه، زن و فرزند. (دانشنامه قرآن، قرآنپژوهي، بهاءالدين خرمشاهي) ج 1، ص 323. اهل بيت نبي (ص): همسران، دختران و دامادش يعني علي(ع) نيز گفتهاند: زنان پيامبر(ص) و مرداني که آل وي هستند، اهل کل نبي: امته (لسان العرب) اهلبيت، مقصود از اهل، هر مرد و افراد قبيله و اقربا، همسر (ان) و فرزندان و همهي کساني هستند که در نسب، دين، مسکن، شهر و وطن با او شريکند. اهل و آل هر دو يک لفظند که هاءبه الف بدل شده است (به دليل مصغر آل که اهيل است). ليکن آل مخصوص انسانهاست و بايد به اسم عَلم اضافه شود و مضاف اليه آن مشهور و معتبر باشد، در صورتي که اين شرايط در اهل لازم نيست. بيت به معني جاي بيتوته و سکونت است که شامل خيمه و ساختمان هر دو ميشود. اهل بيت هرکس خاندان و عائله و همهي کساني هستند که در خانهي او به سر ميبرند. (مفردات القرآن، راغب اصفهاني، قاموس، فيروزآبادي و مجمع البحرين، طريحي ذيل مادهي اهل و بيت). ترکيب (اهلالبيت) دو بار در قرآن آمده است: بخشايش خدا و برکات او بر شما باد اي خاندان که دربارهي اهل بيت ابراهيم خليل (ع) است. (کشف الاسرار و عده الابرار، 4/316 و ساير تفاسير) ـ2ـ همانا خدا ميخواهد هرگونه پليدي را از شما اهل بيت بزدايد و شما را (از هر عيب و گناه) کاملا پاک سازد که دربارهي اهل بيت رسولا... (ص) نازل شده است. اين آيه را آيهي تطهير ناميدهاند. (احزاب، آيهي 23) محدثين و فقهاي اماميه و بعضي علماي اهل سنت، اهل بيت مذکور در آيهي تطهير را منحصرا محمد، علي، فاطمه، حسن و حسين(ع) ميدانند و ساير اولاد و ازواج و بني اعمام رسولا... (ص) و اهل خانهي او را مشمول اين آيه نميشمرند، مستند ايشان احاديث صحيح و معتبري است که از صحابه روايت شده است (دايرهالمعارف، تشيع، ج 2، ص 604) بنا به روايات متواتر از فريقين و روايت متواتر و مشهور ثقلين اهل بيت و عترت پيامبر(ص) ثقل ديگر قرآن هستند و برخي اهل بيت راثقل اصغر يا ثقل کبير و قرآن را همه ثقل اکبر دانستهاند که پيامبر(ص) اين دو امانت و ثقل را در اختيار امتش گذاشته است، تا اينکه روز قيامت بر او وارد شوند و از آنها دربارهي ثقلين بازخواست کند. قرآن و اهل بيت(ع): يکي از موضوعاتي که قرآن کريم در جاهاي گوناگون به تصريح يا تلويح بدان اشاره کرده، موضوع اهلبيت پيامبر(ص) است. آيات قرآني در اين باب بيش از آن است که کساني از روي غرضورزي بتوانند آنها را ناديده بگيرند. رواياتي که از طريق صحابه در تفسير اين آيات وارد شده بيانگر شدت اهتمام قرآن کريم و رسول گرامي (ص) نسبت به اين مساله ميباشد. کثرت روايات وارده در تفسير اين آيات (به خصوص در کتب روايي و تفسيري اهل سنت) آن گاه اهميت بيشتري پيدا ميکند که بدانيم به دليل وقايع بعد از رحلت پيامبر خدا (ص) انگيزههاي بسيار قوي براي از بين بردن و کتمان رواياتي که در تاييد و تکريم اهل بيت از پيامبر گرامي(ص) صادر شده بود، وجود داشت. ابن عباس در کتاب روايي خود روايت کرده که دربارهي حضرت علي (ع) به تنهايي، 300 آيه نازل شده است (الصواعق المحرقه فصل 3 باب 9، ص 76) و برخي ديگر گفتهاند ربع آيات قرآن در مورد اهل بيت(ع) ميباشد (المراجعات، ص 48) و صاحب کتاب شريف (المراجعات) از باب نمونه نزديک به 60 آيه از قرآن را ذکر کرده که به اعتراف بزرگان اهل سنت دربارهي اهل بيت نازل شده است. در اين جا به ذکر چهار آيه بسنده ميکنيم. ـ1ـ آيهي تطهير خداوند ميفرمايد: و در خانههاي خود بمانيد و همچون دوران جاهليت نخستين (در ميان مردم) ظاهر نشويد، و نماز را بر پا داريد و زکات را بپردازيد و خدا و پيامبرش را اطاعت کنيد، خداوند فقط ميخواهد پليدي (گناه) را از شما اهلبيت دور کند و کاملا شما را پاک سازد. (سورهي احزاب، آيهي 33) علماي شيعه از نخستين روز تدوين حديث و تفسير با اين آيه بر عصمت اهل بيت استدلال کرده و آن را يکي از دلايل عصمت اين گروه دانستهاند.
از جهت مصاديق (اهل بيت) در روز نزول آيه علاوه بر کتابهاي شيعه، احاديث فراواني از طريق اهل سنت وارد شد که طبري در تفسير خود (ج2، ص 7 ـ 5) 17 حديث و جلالالدين سيطوي در (الدر المنثور، ج 5، ص 199 ـ 198) 14 حديث نقل کردهاند و سند همهي آنها به صحابه و تابعال (همچون ابوسعيد خدوي، انس بن مالک، ابواسحاق، ابوهريره، ابوالحمراء، سعدبن قصاص، عليبن حسين، عايشه، ابن عباس و ...) منتهي ميگردد. بر طبق اين احاديث، پيامبر (ص) کسا، عبا و يا قطيفهاي بر سر پنج تن (پيامبر، علي، فاطمه، حسن و حسين(ع) افکند و ام سلمه را که قصد ورود به آن را داشت بازداشت و اين جمله را گفت: (خدايا اينان اهل بيت من ميباشند. پروردگارا پليدي را از آنان دور ساز) و همچنين به مدت هشت ماه يا بيشتر موقع رفتن به مسجد براي گزاردن نماز صبح درب خانه زهرا (ع) را ميزد و آنان را براي نماز دعوت ميکرد و آيه را تلاوت مينمود. ـ2ـ آيهي مودت: (خداوند متعال ميفرمايند: بگو من هيچگونه اجر و پاداشي از شما بر اين دعوت درخواست نميکنم جز دوست داشتن نزديکانم (اهلبيتم). (سورهي شوري، آيهي 23) دلالت آيه بر عظمت مقام اهل بيت و عصمت آنها متوقف بر بيان دو امر است: ـ1ـ روايات متعددي در کتب معتبر اهل سنت و شيعه در تفسير آيه و تعيين مصاديق (القربي) وارد شده است. صحيح مسلم و صحيح بخاري و مسند احمد بن خنيل و تفسير ثعلبي همگي از ابن عباس نقل کردهاند: وقتي اين آيه نازل شد، مسلمانان از پيامبر خدا(ص) سوال کردند: اقرباي شما که مودت آنها بر ما واجب شده چه کساني هستند؟ پيامبر(ص) فرمودند: آنها علي، فاطمه و دو فرزندانشان حسن و حسين هستند. (دلايل الصدق، ج2، ص 119) ـ2ـ آيهي شريفه، دلالت بر وجوب مودت اهل بيت (ع) ميکند و اين وجوب که در مقايسه با ساير واجبات الهي از اهميت خاصي برخوردار است دليل بر افضليت آنها و برگزيده بودن از طرف خداوند است، زيرا در غير اين صورت اختصاص آنها به وجوب مودت بيمورد بود چنان که در مورد ساير پيامبران مودت اقربا را به عنوان فرد تبليغ رسالت قرار نداد. ـ3ـ آيهي مباهله: هرگاه بعد از علم و دانشي که به تو رسيده باز کساني دربارهي مسيح با تو به ستيز برخيزند، بگو: بياييد ما فرزندان خود را دعوت کنيم شما نيز فرزندان خود را، ما زنان خويش را دعوت نماييم شما نيز زنان خود را ما از نفوس خود و کسي که همچون جان ماست دعوت کنيم شما نيز از نفوس خود آنگاه مباهله و نفرين کنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم. (سورهي آل عمران، آيهي 61) اين آيه، به داستان مباهله ميان پيامبر (ص) و مسيحيان اهل نجران اشاره دارد. در توضيح آيهي مبارکه به دو نکته اشاره ميشود: ـ1ـ مفسرين شيعه و سني اتفاقنظر دارند که لفظ (ابنائنا) اشاره به امام حسن و امام حسين (ع) و لفظ (نسائنا) و (انفسنا) به ترتيب، اشاره به حضرت فاطمه زهرا (س) و علي(ع) دارد مسلم و ترمذي در کتابهاي خود در باب فضايل علي (ع) از سعدبن ابي وقاص روايت کردهاند که: وقتي آيه نازل شد، پيامبر(ص)، علي، فاطمه و حسن و حسين(ع) را فراخواند، سپس فرمودند: خداوندا اينان اهل من ميباشند. (دلايل الصدق، ج2، ص 135). ـ2ـ از آنجا که پيامبر(ص) از ميان همهي اقارب و خويشاوندان خود تنها اين عده قليل را به امر الهي براي مباهله برگزيد، آشکار ميگردد که اين عده مورد عنايت خاص خدا و تکريم پيامبر(ص) ميباشند. ـ3ـ آيهي (فتلقي آدم) دربارهي داستان حضرت آدم چنين آمده: سپس آدم از پروردگارش کلماتي را دريافت نمود و خدا بر او بخشيد پس توبه او را پذيرفت همانا خداوند توبهپذير و مهربان است. (سورهي بقره، آيهي 37) در کتب شيعه و سني رواياتي در تفسير آيه نقل شده که مصداق (کلمات) را اهل بيت دانسته است. از جمله جلالالدين سيوطي در تفسير (الدر المنثور) ذيل همين آيه، از ابنعباس روايت کرده که گفت: از رسول خدا(ص) در مورد کلماتي که حضرت آدم از خداوند دريافت کرد و موجب پذيرش توبه او شد، سوال کردم پيامبر خدا(ص) فرمودند: حضرت آدم به حق محمد(ص)، علي، فاطمه، حسن و حسين(ع) از خداوند طلب بخشش کرد و خداوند هم پذيرفت. (دلايل الصدق، ج2، ص 36) نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
||
![]() |